و اماااااااااااااااااا امروز .....
سلام سانیا جونم دخترم دیگه حسابی بزرگ شده و خانم شده .... قربونش برم الهی امروز صبح با حوری جون و شیوا جون رفتیم پارک و کلی بازی کردیم و خوش گذروندیم تا ظهر و بعد اومدیم خونه و خوابیدیم و شب قرار بود با حوری جون بریم مهمونی ....زنگ زدن گفتن ما میام خونتون تا باهم بریم ولی ولی ولی وقتی اومدن خونه مون و در رو باز کردیم برای دختر گلم یه کیک تولد خوشگل و بامزه و با شمع 2 و کلی فشفشه آورده بودن و شما هم کلی ذوق کردی عزیزم.... در ضمن شیوا جون یه عروسک خوشگل و عمو و زن عمو هم برات پول کادو آورده بود .... حوری جون و عمو مهرداد و شیوا جونم خیلی خیلی ممنون که به یاد دختر من بودید ... دوستتون داریم ... بوووووووووووووس ...